با ورود اسلام به ایران در سال637 م. 16 ق.تحولات عمده ای درساختار فرهنگ و هنر ایران صورت می گیرد. هنرهایی چون نقاشی، پیکر تراشی و رقص به طور کامل سالیان بسیاری مسکوت می مانند. هنر نمایش نیز به دنبال دیگر هنر های ایرانی مورد بی مهری قرار می گیرد.
دلایل اینکه چرا، در این دوره با هنرهای رایج در ایران مخالفت صورت می گیرد را می توان در دو مقوله ی اجتماعی و اعتقادی مورد بررسی قرار داد.
اجتماعی
اعراب به عنوان قومی که ا زمظاهر تمدنی آن زمان دور بوده اند، پس از تقابل با نمود های اینچنین برجسته ی فرهنگی و هنری به مخالفت و حذف آن می پردازند.این از ویژگی های انقلاب ها و تحولات اجتماعی است که در هر دوره ایی از تاریخ و در هر تحول اجتماعی صورت پذیرفته اما این اتفاق در ایران بسیار سخت می افتد به گونه ایی که از آن دوره به عنوان دو قرن سکوت یاد می کنند.
اعتقادی
اعراب هرگونه تجسم عینی، مفاهیم و اندیشه را حرام می دانستند و بر این اساس به مخالفت با آن گونه های هنری پرداختند که در آنها تجسمی از اندیشه صورت می گرفت.
نمایش پس از اسلام
در مورد از سرگیری هنر نمایش ایران پس از اسلام به طور دقیق نمی توان اظهار نظر کرد ولی گونه های نمایشی متعدد ی در ایران نیست و از تعزیه به عنوان کامل ترین نمود نمایشی در ایران نام برد.
تعزیه:
تعزیه، در لغت به معنى سوگوارى [تعزیت]، برپاى داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ولى در اصطلاح، به گونهاى از نمایش مذهبى منظوم گفته مىشود.
به نقل از ابن اثیری، اولین بار آیین های مذهبی پس از اسلام در دهم محرم سال 352 ه.ق توسط غزدالدوله (معزالدوله) آل بویه در بغداد آغاز می شود.
در باب پیدایش تعزیه دو نقل روایت است.
روایت اول
تعزیه شیوه اجرایی است که از آیین نامه های نمایشی ایران باستان وام گرفته می شود و در طول دوره های متوالی تکامل می شود. تعزیه در ابتدا قصه های مذهبی توسط یک نفر به صورت نقالی اجرا می شده. در دوره ها ی بعدی واقعه خوان نیز به نقال اظاف می شود و سرانجام شخصیت های شبیه سازی شده به تعزیه راه می یابند.
روایت دوم
به نقل از نسخه ی خطی واگویی زندگی شاه عباس در کتابخانه ی ملی: در زمان کریمخان زند سیفری از فرنگ به ایران آمد، تعریف تئاتر های حزن انگیز(درام) اروپا را می دهد، کریمخان نیز تحت تاثیر قرار می گیرد و دستور می دهد که از سر گزشت هفتاد و تن نمایش های مذهبی ترتیب دادند که به تعزیه معروف است.
اولین گزارش مستند تعزیه در ایران مربوط به 23 ژوئن سال 1765 م. توسط سروان کارستن نیبور از جزیره خارک ارائه شده که در آن تعزیه ی روز عاشورا را با شکوهی خاص به ثبت رسانید. و دومین گزارش مربوط به تعزیه در شیراز است که در سال 7-1786 توسط میلیام فراکلین گزارش شده. هر دو مورد این گزارشات در وره ی زندیه می باشد.
تعزیه در دوره ی قاجار دوران طلایی خود را سپری می کند به طوریکه در شهرها ی ایران 300 تماشاخانه جهت اجرای تعزیه ساخته شده بود که مهمترین آن تکیه دولت با گنجایش 20000 نفر بوده است. و سرانجام برای اولین مرتبه در سال 1304 به فرمان رضا خان بیست شهریور 1320 ه.ش ممنوع می شود تا این دوران سکوت و همچنین ممنوعیت ها ی بعدی دلیلی شود برای افول تعزیه در ایران.
تاثیر اسلام بر نمایش ایران
همانگونه که پبشتر اشاره شد اولین تاثیر اسلام بر نمایش ایران سکوت چند صد ساله ی آن است ولی بعد از حرکت دوباره نمایش در ایران، اسلام دلیلی می شود برای ظهور گونه ایی پرمایه از نمایش، به نام نمایش های دینی که تعزیه به عنوان بارزترین این گونه ی نمایشی در حال تبدیل شدن به تئاتر ملی ایران بوده ،(دلیل این مدعا به وجود آمدن تعزیه با مظامین دیگر چون زنان،مضحکه و... در ایران است) که از در دوره های بعدی ممنوعیت ها این فرصت را به آن نمی دهد.
اما اینکه چرا نمایش در ایران پس از اسلام بار دیگر حیات خود را به دست می آورد می توان اینگونه ذکر کرد.
1) ایرنیان ازپیش از اسلام با نمایش آشنا بوده اند.
2) ایرانیان به دلیل علاقه به ائمه اطهار به بهربرداری دینی از نمایش های باستانی خویش می کند.
3) زنده کردن دوباره یک آیین باستانی
خدمات اسلام به ایران چه بوده است ؟
خدمات اسلام به ایران ابعاد مختلفی دارد و در موارد متعددی اسلام باعث شکوفایی و احیای استعدادهایشگفت و خلاقیتها و نوآوریهای بسیاری گردیده است. قبل از پرداختن به تأثیر اسلام در رشد علمی، فرهنگی،ادبی، سیاسی ایران لازم است به این نکته توجه داشته باشید که آنچه در رابطه با تمدن ایران باستان آمده و به نظربرخی از ایرانشناسان مانند: پروفسور پوپ تمدن یونان کهن نیز متأثر از ایران بوده است ربطی به زمان ورود اسلام بهایران ندارد، زیرا زمان بعثت پیامبر اکرم(ص) ایران در بدترین وضعیت سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ خود به سرمیبرده است. نظام بسته و شدید طبقاتی به گونهای که حتی اجازه تحصیل دانش به تودهها داده نمیشد بچرخندموجب شکست در جنگ شود. ظلم و تعدی نسبت به تودهها، انحرافات فکری و عقیدتی، جنگ قدرت، به گونهایکه پدر و پسر و برادر برای چند صباحی حکومت خون یکدیگر را بریزند و مفاسد بسیار دیگر از اموری بوده است کهموجب افول ستاره تمدن ایران شده و موجب انفجار عظیمی در میان تودهها گردیده و آنان را منتظر یک برنامهاصلاحگرانه انقلابی و همه جانبه ساخته بود که با ورود اسلام و احکام ارزشمند آن ایران همه آمال خود در آن یافته ونه تنها به سرعت به اسلام گرویدند، بلکه از جان و دل به یاری مجاهدان اسلام شتافته و همگام با آنان دژهای طاغوترا در هم شکسته و حتی شاه ایران به دست یک آسیابان ایرانی به قتل رسید. اما برخی از خدماتی که اسلام به ایراننمود به طور فشرده عبارتند از:
1- تصحیح عقاید و ارائه جهانبینی و ایدئولوژی صحیح و منطبق با عقل و از بین بردن پندارها و خرافات، که بررسیاین مسأله خود کتابی مستقل میطلبد.
2- اصلاح نظام سیاسی و از بین بردن نظام طبقاتی و برقراری مساوات در تمام سطوح و لایههای اجتماعی.
3- تقویت و اجیاد زمینه های رشد استعدادها در ابعاد مختلف علمی، ادبی و... در پی این مسأله بود که هنرمندان،شاعران ودانشمندان بسیار برجستهای پدید آمده و علم و دانش و هنر در ایران حیاتی نوی یافت و تأثیر آن اقصی نقاطعالم را درنوردید و هنوز که هنوز است آثار دانشمندانی چون بوعلیسینا، ابوریحان، ذکریای رازی و... در سطح جهانچون خورشید درخشش دارد.
تأثیرات اسلام در ایران ابعاد گسترده دیگری نیز دارد که لازم است نگارنده سؤالات در رابطه با تاریخ ایران قبل وبعد از اسلام مطالعات بیشتری انجام دهد.